اکبر مومنی راد؛ مریم پورجمشیدی؛ جواد افشار
چکیده
هدف از این پژوهش انجام فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در زمینة تاثیر یادگیری معکوس بر درگیرسازی و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان بود. از بین پژوهش های انجام شده، 16 مطالعه وارد تحلیل شدند. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند، از طریق سایت مرکز اسناد و مدارک علمی ایران (مرکز پایان نامههای ایران)، و همچنین از طریق سایتهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش انجام فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در زمینة تاثیر یادگیری معکوس بر درگیرسازی و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان بود. از بین پژوهش های انجام شده، 16 مطالعه وارد تحلیل شدند. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند، از طریق سایت مرکز اسناد و مدارک علمی ایران (مرکز پایان نامههای ایران)، و همچنین از طریق سایتهای اینترنتی جهاد دانشگاهی، مگایران، ابسکو، ساینسدایرکت، سیج، جیاستور، امرالد، اسپرینگر و وایلی-بلکول گردآوری شدند. پس از بررسی ملاکهای ورود و خروج مطالعات، دادهها با استفاده از نرم افزار Meta-analysis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد یادگیری معکوس بر انگیزه تحصیلی یادگیرندگان تأثیر معناداری دارد (اندازه اثر 157/0). همچنین یادگیری معکوس بر درگیرسازی یادگیرندگان تأثیر معناداری دارد (اندازه اثر 123/0). به طور کلی میتوان گفت یادگیری معکوس منجر به افزایش درگیرسازی و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان میشود.به طور کلی میتوان گفت یادگیری معکوس منجر به افزایش درگیرسازی و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان میشود.به طور کلی میتوان گفت یادگیری معکوس منجر به افزایش درگیرسازی و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان میشود.
اکبر مومنی راد؛ اکرم سلیمی روش
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانشآموزان بر انگیزش و بازدههای یادگیری سطح بالا در دوره اول متوسطه، در درس علوم انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونهگیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانشآموزان بر انگیزش و بازدههای یادگیری سطح بالا در دوره اول متوسطه، در درس علوم انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی ساده، حجم نمونه به تعداد 58 نفر (29 نفر در گروه آزمایش و 29 نفر در گروه کنترل) بود. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر و آزمون محقق ساخته بازدههای یادگیری سطح بالا استفاده شد. گروه آزمایش با استفاده از نرم افزار پاورپوینت، محتوای درسی را به صورت دیجیتال تولید کردند. گروه کنترل به شیوه متداول و سخنرانی آموزش دیدند. در تجزیهوتحلیل پژوهش، از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، جدول و نمودار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس، آزمون لون و کولموگروف اسمیرنوف) استفاده شد. نتایج نشان داد در فرضیه اصلی اول یعنی تأثیر محتوای الکترونیکی تولیدشده توسط دانش آموزان بر انگیزش آنها (p=0/40) تفاوت معنیداری بین گروه گواه و آزمایش در انگیزش (درونی و بیرونی) وجود ندارد. در فرضیه اصلی دوم یعنی تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده توسط دانش آموزان بر بازدههای یادگیری سطح بالای آنها (p<0/05) تفاوت معنیداری بین بازدههای یادگیری سطح بالا در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد. به طورکلی میتوان نتیجه گرفت که درگیر کردن یادگیرندگان در تولید محتوای الکترونیکی باعث افزایش بازدههای یادگیری سطح بالای آنها میشود.