نسرین علی پور؛ داریوش نوروزی؛ محمد نوریان
چکیده
هدف این تحقیق، مطالعه نظام مند مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری است.. در این تحقیق، یک محیط یادگیری از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب می باشد. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های محیط یادگیری، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شده اند. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام ...
بیشتر
هدف این تحقیق، مطالعه نظام مند مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط های یادگیری است.. در این تحقیق، یک محیط یادگیری از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب می باشد. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های محیط یادگیری، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شده اند. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده از پژوهش های 17سال اخیر است که طی واکاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود 33 پژوهش واجد شرایط و معیارهای مد نظر، بصورت هدفمند انتخاب شده، کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفته و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. سپس با استفاده از تحلیل محتوا، 29 زیر طبقه و 7 بعد شناسایی گردید، که عبارتند از: بعد رویکردهای برنامه درسی در 4زیر طبقه، بعد یادگیرنده در 6 زیر طبقه، بعد معلم در4زیر طبقه، بعد فرایند یاددهی- یادگیری در 4 زیر طبقه، بعد محیط فیزیکی یادگیری در 4زیر طبقه، بعد محتوای آموزش در 2زیر طبقه و بعد ارزشیابی در 4 زیر طبقه.
داریوش نوروزی؛ مرضیه محمدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد یادگیری مبتنی بر وظیفه برافزایش درک مطلب یادگیرندگان زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی است. بر این اساس نمرههای آزمون درک مطلبِ خواندن در گروهی از دانشجویان که روش مبتنی بر وظیفه را تجربه کردهاند با نمرههای گروه دیگر که با روش رایجِ خواندن و ترجمه آموزشدیدهاند، مقایسه شده است. شرکتکنندگان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد یادگیری مبتنی بر وظیفه برافزایش درک مطلب یادگیرندگان زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی است. بر این اساس نمرههای آزمون درک مطلبِ خواندن در گروهی از دانشجویان که روش مبتنی بر وظیفه را تجربه کردهاند با نمرههای گروه دیگر که با روش رایجِ خواندن و ترجمه آموزشدیدهاند، مقایسه شده است. شرکتکنندگان شامل 26 نفر از دانشجویان مقطع فوقلیسانس در رشتۀ تکنولوژی آموزشی میشود که در دانشکدۀ علوم تربیتیِ دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودهاند. پژوهشگر از بین دانشجویان دختر فوقلیسانس در رشتۀ تکنولوژی آموزشی، دو گروه را بهطور تصادفی بهعنوان گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) در نظر گرفته است. گروه آزمایش متن آموزشی را بر اساس طرح درس مبتنی بر وظیفه گذراندند و گروه کنترل محتوا را به روش رایج آموزش دیدند. ابزار اندازهگیری پیشآزمون و پسآزمون محقق ساخته درزمینۀ درک مطلب زبان انگلیسی در سطح آموزش عالی بوده است. پایایی هر یک از آزمونها به ترتیب 63/0 و 72/0 بوده که بزرگتر از ملاک 60/0 است. روش تحلیل دادههای پژوهش بوده که شامل میانگین، انحراف استاندارد، کمترین مقدار و بیشترین مقدار گروه آزمایش و کنترل میشود. آزمون معنیداری تفاوت بین میانگینهای دو گروه با استفاده از t اختلافی نشان دادهشده است. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که نمرههای زبان در گروه آزمایش که با روش مبتنی بر وظیفه آموزشدیدهاند، در مقایسه با نمرههای زبان در گروه کنترل که به روش رایجِ خواندن و ترجمه آموزشدیدهاند، بیشتر است؛ بنابراین روش مبتنی بر وظیفه در آموزش زبان انگلیسی، منجر به افزایش درک مطلب یادگیرندگان این زبان میشود.