منیره زمانی؛ رحیم مرادی
چکیده
این پژوهش با هدف واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی) انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دولتی استان البرز به تعداد 6657 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی) انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دولتی استان البرز به تعداد 6657 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و بر اساس جدول کوکران تعداد 363 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و برای سنجش یادگیری ضمنی در سازمان، از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ضمنی استفاده شد. بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی با همبستگی پیرسون و بررسی توانایی فرهنگ سازمانی در پیشبینی یادگیری ضمنی با تحلیل رگرسیون انجام شده است. نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری ضمنی در مدرسه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین فرهنگ سازمانی، میتواند پیشبینیکننده یادگیری ضمنی در مدرسه باشد.
علی عسکر لجم اورک مرادی؛ غلام حسین رحیمی دوست؛ سکینه شاهی
چکیده
این پژوهش با هدف ارزشیابی دورههای توانمندسازی معلمان مقطع ابتدایی عشایری ایذه انجام شد .روش نمونهگیری به این ترتیب بود که ابتدا از بین 152 نفر معلم ابتدایی عشایر ایذه، 110 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند و در بخش کیفی از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و15 نفر از مسئولان آموزش عشایر و معلمانی که بیشترین حضور را طی سالهای93-1390 ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارزشیابی دورههای توانمندسازی معلمان مقطع ابتدایی عشایری ایذه انجام شد .روش نمونهگیری به این ترتیب بود که ابتدا از بین 152 نفر معلم ابتدایی عشایر ایذه، 110 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند و در بخش کیفی از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و15 نفر از مسئولان آموزش عشایر و معلمانی که بیشترین حضور را طی سالهای93-1390 درکلاسهای ضمن خدمت داشتهاند در اولویت انتخاب انجام مصاحبه قرار گرفتند. در این پژوهش از دو ابزار پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. یافتههای حاصل از پرسشنامهها و همچنین مصاحبه با مسئولان آموزش عشایر و معلمان نشان میدهد که نقاط قوت و ضعف این دورهها عبارتانداز: نقاط قوت شامل افزایش دانش، افزایش مهارت، افزایش نگرش، آشنایی با اطلاعات و مهارتهای جدید تدریس و همفکری معلمان با یکدیگر، تبادلنظر و استفاده از راهکارها برای اداره بهتر کلاسها، نقاط ضعف شامل کوتاه بودن ساعات دوره و برگزاری آن در کلاسها، کمبود رسانههای آموزشی، اجرای دورهها در زمان نامناسب، عدم تناسب دورهها با نیازهای آموزشی معلمان عشایر، ضعف علمی مدرسان دوره، ضعف محتوایی ارائهشده در دورهها از لحاظ به روز بودن. نتایج نشان داد، فراگیرندگان واکنش مطلوبی نسبت به دورههای آموزشی نشان دادهاند.