امیر سبزی پور؛ گلاویژ قادریان؛ کبری احمدی پارسا
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر محتوایی الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در یادگیری و یادداری درس علوم تجربی پایه ی چهارم ابتدایی انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات طرح شبه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر پاوه ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر محتوایی الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در یادگیری و یادداری درس علوم تجربی پایه ی چهارم ابتدایی انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات طرح شبه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر پاوه در سال 1401 بود. نمونه آماری شامل 36 دانش آموز(18 دختر و 18 پسر) پایه ی چهارم ابتدایی شهرستان پاوه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته یادگیری و یادداری درس علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی بود. همچنین دو رویکرد آموزش الکترونیک(6 جلسه 45 دقیقه ای در هفته ای سه بار) و رویکرد تدریس کارگاهی(6 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای سه بار) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره و تی مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که محتوایی الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در یادگیری و یادداری درس علوم تجربی پایه ی چهارم ابتدایی اثر معنادار دارند. و با توجه به یافته های پژوهش و نقش محتوایی الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در یادگیری و یادداری درس علوم تجربی پایه ی چهارم ابتدایی پیشنهاد می گردد این دو شیوه آموزشی در تدریس درس علوم توسط معلمان به کار گرفته شود.
زینب اسمعیلی بجدنی؛ خدیجه علی آبادی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر وجود عامل آموزشی متحرک در چند رسانهایها بر یادگیری و یادداری دانشآموزان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر سال سوم راهنمایی منطقه ۴ ناحیه ۶ شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ۶۰ نفر از دانشآموزان انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر وجود عامل آموزشی متحرک در چند رسانهایها بر یادگیری و یادداری دانشآموزان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر سال سوم راهنمایی منطقه ۴ ناحیه ۶ شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس ۶۰ نفر از دانشآموزان انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. قبل از اجرای آموزش بر روی دانشآموزان هر دو گروه پیشآزمون مربوط به محتوای آموزشی اجرا شد. بهمنظور ارائه آموزش، گروه آزمایش طی ۴ جلسه آموزشی از طریق چندرسانهای مبتنی بر عامل آموزشی محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل بهدوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. در پایان، پسآزمون یادگیری و یادداری به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری محقق ساخته و پرسشنامه یادداری موازی با آزمون یادگیری بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها پژوهش از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، انحراف معیار) و استنباطی (کوواریانس) استفادهشده است. بهطورکلی نتایج بهدستآمده حاکی از این بود که عامل آموزشی متحرک در چندرسانهای باعث افزایش یادگیری و یادداری در دانشآموزان شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مؤثر چندرسانهای مبتنی بر عامل آموزشی متحرک در افزایش یادگیری و یادداری دانشآموزان بود.