یوسف ساجدی فر؛ یوسف ادیب؛ بهنام طالبی
چکیده
مقاله حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای عناصر برنامه درسی مبتنی بر یادگیری مادامالعمر با استفاده ظرفیت فضاهای مجازی انجام شد. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و جامعه آماری اساتید و خبرگان برنامهریزی درسی دانشگاههای تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه تا اشباع نظری دادهها (15نفر) از اساتید خبره انتخاب و گردآوری دادهها ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای عناصر برنامه درسی مبتنی بر یادگیری مادامالعمر با استفاده ظرفیت فضاهای مجازی انجام شد. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و جامعه آماری اساتید و خبرگان برنامهریزی درسی دانشگاههای تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه تا اشباع نظری دادهها (15نفر) از اساتید خبره انتخاب و گردآوری دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمه-ساختاریافته به روش گلولهبرفی انجام گرفت. اعتبار مصاحبهها از نوع درونی بود و جهت افزایش پایایی، مصاحبهها در فضای مناسب و با رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام پذیرفت. از تحلیل دادهها بر اساس روش «تحلیل مضمون» حاصل از مصاحبه با خبرگان مورد مطالعه؛ 34 مضمون فرعی استخراج و به ترتیب در یازده مضمون اصلی منطق و چرایی برنامه درسی، اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، فعالیتهای یادگیری، روش تدریس، توجه به نقش معلم در برنامه درسی، مواد و منابع برنامه درسی، فضا و مکان برنامه درسی، زمان برنامه درسی، گروهبندی برنامه درسی و ویژگیهای ارزشیابی برنامه درسی بعنوان چارچوب عناصر برنامه درسی مبتنی بر یادگیری مادالعمر با استفاده ظرفیت فضاهای مجازی قرار گرفتند. در نتیجه 11عنصر شناسایی شده و شاخصهای 34گانه تشکیل دهنده آنها عمدهترین عناصر برنامه درسی مبتنی بر یادگیری مادامالعمر با استفاده از ظرفیت فضای مجازی میباشند. با توجه به اینکه دانشآموزان در مدرسه به یادگیری و آموزش دست مییابند، بنابراین یادگیری مادامالعمر دانشآموزان با استفاده از فضاهای مجازی با توجه به فناوریهای آموزشی و ارتباطی روز دنیا در طراحی برنامه درسی مدارس، امری حیاتی است.
بهروز سپیدنامه؛ فرهاد سراجی؛ علی اکبر عسگری مطیع؛ حسن مومنی؛ سعید زمانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان و نوع استفاده دانشآموزان متوسطه از فضای مجازی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری کلیۀ دانشآموزان متوسطه استان همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان و نوع استفاده دانشآموزان متوسطه از فضای مجازی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری کلیۀ دانشآموزان متوسطه استان همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ محقق ساخته بود که اعتبار آن با دیدگاه اساتید و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(92/0) حاصل شد. برای تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی(فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی(T مستقل و کای دو) با کمک نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافتهها نشان داد 5/84 دانشآموزان بین 2 تا 5 ساعت، 13/0 کمتر از 1 ساعت و 5/2 بیشتر از 5 ساعت در روز با اینترنت سر و کار دارند. نتایج نشان داد میزان استفاده دانشآموزان از فضای مجازی کمتر از حد متوسط(3) است و بیشترین نوع استفاده به ترتیب مربوط به «انجام تکالیف درسی»، «کسب اطلاعات عمومی»، «ارتباط با همکلاسی» و «گوش دادن به موسقی و آهنگ» بود. در مورد شبکههای اجتماعی تلگرام، واتساپ و شاد میزان استفاده دخترها از پسرها بیشتر و در مورد فیس بوک و اینستاگرام استفاده پسران از دختران بیشتر بود(05/0>P). همچنین در رابطه با نوع استفاده از فضای مجازی، نتایج آزمون کایدو نشان داد دختران بیشتر از پسران برای انجام تکالیف درسی از فضای مجازی استفاده میکنند. میتوان نتیجه گرفت میزان استفاده دانشآموزان از فضای مجازی زیاد نیست و موارد استفاده بیشتر مربوط به امورات درسی و تعاملات اجتماعی با همکلاسیها و دوستان است.
مرجان آل بهبهانی؛ حسن مومنی
چکیده
در چند دهه اخیر جهان شاهد فرصتهای بیشمار اینترنت در تمامی ابعاد زندگی بوده است اما، تهدیدات مدرن و متنوعی نیز مانند اعتیاد اینترنتی همگام آن رواج یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت تجربه دانشآموزان از اعتیاد اینترنتی است. روش پژوهش نیز کیفی و برای تحلیل دادهها از نظریه مبنایی استفاده شده است. از جامعه آماری با 25 دانشآموز ...
بیشتر
در چند دهه اخیر جهان شاهد فرصتهای بیشمار اینترنت در تمامی ابعاد زندگی بوده است اما، تهدیدات مدرن و متنوعی نیز مانند اعتیاد اینترنتی همگام آن رواج یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت تجربه دانشآموزان از اعتیاد اینترنتی است. روش پژوهش نیز کیفی و برای تحلیل دادهها از نظریه مبنایی استفاده شده است. از جامعه آماری با 25 دانشآموز دوره متوسطه مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نمونهگیری هدفمند و حجم نمونه بر اساس معیار اشباع نظری بود و برای اعتبار یافتهها در کنار تحلیل و بازبینی مجدد کدها از صاحب نظران بیرون از تحقیق نیز استفاده شد. حاصل یافتهها 55 مفهوم اولیه، 9 درون مایه اصلی و هسته اصلی پژوهش یعنی "اعتیاد اینترنتی به مثابه همدردِ دردساز" بود. مضامین اصلی شناسایی شده شامل «گریز از در خود بودن»، «اختلالات سهگانه (جسمی- جنسی و روانی)»، «مدیریت اتصال»، «اهمال کاری نظاممند»، «واپسزنی نظام مدرسه»، «صمیمیتزدایی» و «تسهیلگر چند بعدی» بودند. در نهایت، مضامین اصلی در قالب مدل پنجگانه اشتراوس و کوربین یعنی علل اصلی، علل زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها صورت بندی شدند.
سمیرا ابراهیم پور کومله؛ زهره منتظر؛ مریم صفرنواده؛ احسان اکرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه مربیان پیشدبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی بر پایه رویکرد پدیدارشناسی توصیفی یا همان تجربه زیستشده بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان پیشدبستانی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و پس از انجام هفت مصاحبه نیمهساختاریافته عمیق، اشباع ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه مربیان پیشدبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی بر پایه رویکرد پدیدارشناسی توصیفی یا همان تجربه زیستشده بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان پیشدبستانی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و پس از انجام هفت مصاحبه نیمهساختاریافته عمیق، اشباع دادهها حاصل شد. متن حاصل از مصاحبهها با روش هفت مرحلهای کلایزی تحلیل شد. یافتههای این مطالعه نشاندهنده 60 واحد معنایی حمایتکننده بود که در قالب چهار زیرمضمون (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی) و دو مضمون اصلی (فرصتها و آسیبهای فضای مجازی برای سلامت کودکان) قرار گرفتند. با توجه به یافتههای این پژوهش مشخص شد که آسیبهای فضای مجازی برای سلامت کودکان بیش از فرصتهای آن است. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد.
زهرا حسینی؛ زهرا حسینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با مهارتهای اجتماعی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی و از نظر نوع روش، یک پژوهش هبستگی بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب که در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با مهارتهای اجتماعی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی و از نظر نوع روش، یک پژوهش هبستگی بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه در این پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران110 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی بودند که به روش خوشهای نمونهگیری شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته شبکه اجتماعی و پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون بود؛ که روایی شبکه اجتماعی توسط چند تن از کارشناسان خبره علوم ارتباطات سنجیده شد و پایایی آن 78 % بدست آمد. روایی پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون توسط چند تن از کارشناسان سنجیده شد و همچنین پایایی آن 83 % به دست آمد. برای تحلیل دادهها، از تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی: آزمون آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استاندارد به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که بین مهارت اجتماعی دانشجویان و استفاده از شبکههای اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.