حسن ضابط؛ علی اکبر عجم؛ پریناز اسعدزاده
چکیده
نقشههای مفهومی یکی از راهبردهای آموزش و یادگیری است که با فعال نگهداشتن فراگیر، یادگیری معنادار را برای او به ارمغان میآورند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی، تبیین و تحلیل پدیدارشناسانهی تجارب زیسته معلمان از آموزش به کمک نقشه مفهومی بود. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش معلمان دوره دوم ابتدایی شهرستان بیرجند ...
بیشتر
نقشههای مفهومی یکی از راهبردهای آموزش و یادگیری است که با فعال نگهداشتن فراگیر، یادگیری معنادار را برای او به ارمغان میآورند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی، تبیین و تحلیل پدیدارشناسانهی تجارب زیسته معلمان از آموزش به کمک نقشه مفهومی بود. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش معلمان دوره دوم ابتدایی شهرستان بیرجند بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند ملاک محور، تعداد 12 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع نظری دادهها، از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته در پژوهش شرکت داده شدند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش هفت مرحلهای کلایزی استفاده شد. فرآیند تجزیهوتحلیل دادهها، پس از حذف موارد مشابه و فرمولبندی مفاهیم، منجر به استخراج 600 مفهوم فرعی گردید. نتایج حاصل در ذیل 4 طبقه محوری و 12 مقوله فرعی طبقهبندی شد. طبقات محوری شامل مقولههای؛ 1) معطوف به آموزش، 2) معطوف به یادگیری، 3) معطوف به طراحی و برنامه و 4) معطوف به ارزشیابی بود. بهرهگیری از نقشههای مفهومی در تدریس و با تأکید بر دانشآموز محوری و استفاده از ظرفیت گروه و کارگروهی میتواند در رشد و پرورش خلاقیت دانشآموزان و دستیابی به یادگیری پایدار و عمیق یاری گر فراگیران باشد و همچنین، بر اثربخشی تدریس معلمان بیفزاید.
توران سلیمانی؛ محسن مولاپناه؛ مینا رنجبری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر و بازدارنده در استقرار رویکرد تفکر محوری در برنامه درسی ملی ایران است. این پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای میباشد و از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر را معلمان مجرب حوزه آموزشوپرورش ابتدایی در استانهای تهران، خوزستان، اردبیل و اصفهان تشکیل دادهاند. 17 نفر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر و بازدارنده در استقرار رویکرد تفکر محوری در برنامه درسی ملی ایران است. این پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای میباشد و از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر را معلمان مجرب حوزه آموزشوپرورش ابتدایی در استانهای تهران، خوزستان، اردبیل و اصفهان تشکیل دادهاند. 17 نفر از معلمان با روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع بهعنوان نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج حاصل طی سه مرحله کد گذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) تهیه شد. کدهای باز شامل 26 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل شش مقوله عمده مشتمل بر تجزیهوتحلیل مسائل زندگی، خداشناسی، خودشناسی، عوامل آموزشی، عوامل بازدارنده، شناخت طبیعت میباشد. بررسیها نشان داد اگرچه متخصصان امر تلاش زیادی در خصوص جابجایی سیستم آموزشی داشته و قطعاً برای استقرار آن با مشکلات زیادی مواجه بودهاند، ولی متأسفانه برای اجرا موفق موانعی چون عدم اطلاعرسانی کافی ، شکاف بین اولیا و دانش آموزان، عدم پشتیبانی مالی و ... سد راه دیده میشوند. لذا با نظارت بیشتر برنامه ریزان بر اجرای برنامه درسی در بخش مدیریت، روشهای آموزشی و دیگر عوامل آموزشی میتوان عوامل بازدارنده را کم و عوامل مؤثر موجود را تقویت نمود.