صادق احمدی؛ رضا میرعرب رضی؛ داود طهماسب زاده شیخلار؛ امین پروری
چکیده
توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان در امر آموزش از همان دوره ابتدایی میتواند زمینه پرورش آنها متناسب با نیازها و استعدادهایشان را فراهم سازد. در این راستا پیشرفت فناوری هوش مصنوعی میتواند با جمعآوری دادههای منحصربهفرد هر یک از دانشآموزان در این زمینه نویدبخش باشد. لذا این پژوهش با هدف امکانسنجی کاربست هوش مصنوعی در ...
بیشتر
توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان در امر آموزش از همان دوره ابتدایی میتواند زمینه پرورش آنها متناسب با نیازها و استعدادهایشان را فراهم سازد. در این راستا پیشرفت فناوری هوش مصنوعی میتواند با جمعآوری دادههای منحصربهفرد هر یک از دانشآموزان در این زمینه نویدبخش باشد. لذا این پژوهش با هدف امکانسنجی کاربست هوش مصنوعی در انتخاب و سازماندهی محتوای کتابهای درسی متناسب با تفاوتهای فردی دانشآموزان دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. از میان صاحبنظران، مدیران آموزشی و معلمانی که در زمینه هوش مصنوعی تخصص داشتند تعداد 14 نفر به روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری دادهها انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل مصاحبههای نیمهساختاریافته به صورت دستی و به روش کلایزی انجام شد. از تجزیه و تحلیل دادهها، 506 عبارت مهم استخراج شد که به 571 واحد معنایی فرموله شدند. در آخر واحدهای معنایی مشترک در دستههای کلیتری قرار گرفتند که حاصل آن، یافتههای به دست آمده در پژوهش بود که نشاندهنده 4 مضمون اصلی و 44 زیرمضمون بود. مضامین اصلی استخراج شده عبارت بودند از: چهارچوب کلی، پیامدها، راهکارها، موانع و چالشها. مطابق با یافتههای به دست آمده از پژوهش میتوان نتیجه گرفت که هوش مصنوعی میتواند در انتخاب و سازماندهی محتوای کتابهای درسی متناسب با تفاوتهای فردی دانشآموزان دوره ابتدایی راهگشا باشد اما نیاز است تا موانع و چالشهایی در این زمینه مرتفع شود.
اسماعیل زارعی زوارکی؛ راضیه تاج ور رستمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نظاممند فناوریهای کمکی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) است که به منظور بهبود کیفیت زندگی افراد دارای آسیب بینایی طراحی شدهاند. با توجه به رشد سریع تکنولوژی و نقش فزاینده هوش مصنوعی در توسعه ابزارهای هوشمند، این مطالعه تلاش میکند تا ضمن شناسایی و طبقهبندی فناوریهای موجود، فرصتها و چالشهای موجود در کاربرد ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نظاممند فناوریهای کمکی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) است که به منظور بهبود کیفیت زندگی افراد دارای آسیب بینایی طراحی شدهاند. با توجه به رشد سریع تکنولوژی و نقش فزاینده هوش مصنوعی در توسعه ابزارهای هوشمند، این مطالعه تلاش میکند تا ضمن شناسایی و طبقهبندی فناوریهای موجود، فرصتها و چالشهای موجود در کاربرد آنها را تحلیل کند. روش تحقیق این مطالعه از نوع مرور نظاممند است. فرآیند انتخاب و تحلیل مقالات بر اساس دستورالعمل پریزما انجام شد و ارزیابی کیفیت مقالات با استفاده از چکلیست بتن صورت گرفت. از بین 40 مقاله اولیه، 23 مورد با معیارهای ورود مطابقت داشتند و وارد تحلیل نهایی شدند. یافتهها نشان داد که فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی در حوزههایی چون شناسایی اشیاء، تشخیص چهره، خواندن متون، ناوبری، هشدار محیطی و تعامل اجتماعی نقش مؤثری دارند. ابزارهایی مانند عینکهای هوشمند، اپلیکیشنهای موبایلی، دستگاههای پوشیدنی، عصاهای مجهز به مکان یاب، حسگرهای هوشمند و سامانههای تشخیص متن از تصویر مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجهگیری پژوهش بیانگر آن است که فناوریهای کمکی مبتنی بر هوش مصنوعی، تحولی اساسی در زندگی افراد نابینا و کمبینا ایجاد کردهاند و به عنوان ابزاری توانمندساز، پتانسیل بالایی در ارتقای کیفیت زندگی آنها دارند. با این وجود، نیاز به انجام پژوهشهای بیشتر با مشارکت مستقیم کاربران، آزمونهای میدانی در شرایط واقعی، و توسعه طراحیهای کاربرمحور همچنان احساس میشود. همچنین، حمایت سیاستگذاران و طراحان شهری برای ادغام این فناوریها در محیطهای عمومی ضروری است.
زهره ابراهیمی؛ صمد برزویان شیروان؛ عباس عباس پور؛ مرتضی طاهری؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
این پژوهش با رویکردی آمیخته، به دنبال اعتبارسنجی و تدوین الگویی برای کیفیت آموزش ابتدایی با تأکید بر نقش فناوریهای نوظهور است. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری جمعآوری و با استفاده از روش نظریه مبنایی (Grounded Theory) تحلیل شدند. پس از دستیابی به اشباع نظری، کدگذاری مصاحبهها ...
بیشتر
این پژوهش با رویکردی آمیخته، به دنبال اعتبارسنجی و تدوین الگویی برای کیفیت آموزش ابتدایی با تأکید بر نقش فناوریهای نوظهور است. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری جمعآوری و با استفاده از روش نظریه مبنایی (Grounded Theory) تحلیل شدند. پس از دستیابی به اشباع نظری، کدگذاری مصاحبهها منجر به شناسایی 264 کد باز، 22 مقوله محوری، 6 مقوله کلی و 134 مفهوم پایه مرتبط با الگوی کیفیت آموزش ابتدایی در عصر فناوریهای نوظهور گردید. این یافتهها، درکی عمیقتر از عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش ابتدایی و نقش فناوری در ارتقای آن ارائه میدهند. در بخش کمی، از پرسشنامه محققساخته و روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. جامعه آماری نیز مدارس ابتدایی شهر تهران بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بهبود کیفیت آموزش ابتدایی با بهرهگیری از فناوریهای نوظهور، نیازمند توجه همهجانبه به عوامل شناساییشده و ایجاد هماهنگی بین آنهاست. این نتایج میتواند به سیاستگذاران، مدیران و معلمان در راستای بهبود آموزش ابتدایی مبتنی بر فناوریهای نوظهور یاری رساند. کلیدواژهها: آموزش و پرورش ابتدایی، کیفیت آموزشی، فناوریهای نوظهور، هوش مصنوعی، گرنددتئوری.
خیرالنساء رمضان زاده؛ محمد علی رستمی نژاد
چکیده
هدف این تحقیق، مطالعه نظاممند فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس است. برای یافتن فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی، پژوهشهای اخیر با روشی نظاممند انتخاب شدهاند. جامعه موردمطالعه، تحقیقات انجامشده شامل 659 مطالعه است ...
بیشتر
هدف این تحقیق، مطالعه نظاممند فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس است. برای یافتن فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی، پژوهشهای اخیر با روشی نظاممند انتخاب شدهاند. جامعه موردمطالعه، تحقیقات انجامشده شامل 659 مطالعه است که طی واکاوی محتوایی، دستهبندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود 33 پژوهش واجد شرایط و معیارهای مدنظر، بهصورت هدفمند انتخابشده، کدگذاری و طبقهبندی با استفاده از نرمافزار مکس کیودا 2020، صورت گرفته و مقولات و مضامین اصلی استخراج شدند. با استفاده از تحلیل محتوا، 24 مقوله و 5 مضمون استخراج شدند، که عبارتاند از: بهبود فرآیند یادگیری و آموزش؛ بهرهوری و کارایی در آموزش؛ جبران منابع و کمبودهای موجود در سیستم آموزشی؛ دستیار استاد؛ همیار دانشجو. با توجه به یافتهها، هوش مصنوعی قادر به بهبود و تسهیل سیستم آموزش عالی بوده و ضمن ایجاد بهرهوری و تسهیلگری برای استادان و دانشجویان، درنهایت منجر به نتایج یادگیری مؤثرتر و کیفیت آموزش عالی خواهد گردید.
فرخ فیضی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ حسن رشیدی؛ فاطمه جعفرخانی
چکیده
این مطالعه با هدف طراحی برنامه یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی و بررسی اثربخشی آن بر مهارت حل مسئله دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. ازنظر هدف، پژوهش حاضر ازجملهی پژوهشهای توسعهای با ماهیت اکتشافی است و انجام آن به شیوهی نیمه آزمایشی با گروه کنترل انجام گرفت. جامعهی آماری مطالعه، شامل کلیه دانشآموزان مشکوک به ...
بیشتر
این مطالعه با هدف طراحی برنامه یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی و بررسی اثربخشی آن بر مهارت حل مسئله دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی صورت گرفت. ازنظر هدف، پژوهش حاضر ازجملهی پژوهشهای توسعهای با ماهیت اکتشافی است و انجام آن به شیوهی نیمه آزمایشی با گروه کنترل انجام گرفت. جامعهی آماری مطالعه، شامل کلیه دانشآموزان مشکوک به اختلال یادگیری ریاضی پایههای چهارم تا ششم ابتدایی شهرستان ماهیدشت استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود؛ که پس از غربالگری با استفاده از مقیاس برایانت و هامیل (2000) تعداد 20 نفر که امکان دسترسی به آموزش آنلاین را داشتند، انتخاب و در دو گروه 10 نفری (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) قرار داده شدند. قبل از اجرای برنامه، آزمون مهارت حل مسئله برای دانشآموزان به شکل پیشآزمون اجرا و سپس برنامهی طراحیشده به مدت 6 هفتهی آموزشی اجرا گردید. در پایان پسآزمون برای هر دو گروه اجرا و نتایج بر اساس مقیاس استاندارد مهارت حل مسئله احدیانتو و همکاران (2020) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با بهکارگیری هوش مصنوعی به شکل تلفیقی در برنامهی آموزشی ریاضی، مهارت حل مسئله و خرده مهارتهای مربوط به آن در دانشآموزان افزایش معناداری دارد.
سهراب عظیم پور؛ محمد شاهعلیزاده؛ شهین پور بهرامی؛ امیر محسن طاهری کردکندی
چکیده
هوش مصنوعی و کاربردهای آن در حیطه آموزش، تدریس، و یادگیری با ظهور ابزارهایی همچون چت جیپیتی و دیگر ابزارهای پس از آن از سال ۲۰۲۲ به بعد، در حال شکوفایی و همچنین ایجاد چالشهای جدیدی در عرصه تدریس و یادگیری است. ازاینرو هدف از این تحقیق، مرور نظاممند چالشهای کاربست هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در سطح آموزش عالی است. در این تحقیق ...
بیشتر
هوش مصنوعی و کاربردهای آن در حیطه آموزش، تدریس، و یادگیری با ظهور ابزارهایی همچون چت جیپیتی و دیگر ابزارهای پس از آن از سال ۲۰۲۲ به بعد، در حال شکوفایی و همچنین ایجاد چالشهای جدیدی در عرصه تدریس و یادگیری است. ازاینرو هدف از این تحقیق، مرور نظاممند چالشهای کاربست هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در سطح آموزش عالی است. در این تحقیق بر اساس سؤال و ماهیت تحقیق، از روش مرور نظاممند در بخش انتخاب و گزینش منابع و از روش تحلیل محتوای گرانهایم و لاندمن در بخش تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شده است. بر اساس این روشها و با استفاده از پروتکل پریزما، ۸۵۱ منبع شناسایی و پالایش شدند و در نهایت ۳۹ منبع معتبر وارد جریان رفت و برگشتی تجزیهوتحلیل شدند. در بخش تجزیهوتحلیل نیز واحدهای معنایی، واحدها و کدهای فشرده، زیر طبقهها و طبقههای اصلی چالشها شناسایی و برچسبگذاری شدند. پس از تجزیهوتحلیلهای مستمر و رفت و برگشتی بر روی منابع معتبر، ۱۲ زیر طبقه شناسایی شدند که در نهایت منجر به شکلگیری ۵ طبقه اصلی در ارتباط با چالشهای هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در آموزش عالی شد. این تحقیق ۵ طبقه چالش کلیدی در استفاده از هوش مصنوعی را آشکار ساخت که شامل چالش اخلاقی، فنّی، خطمشی، طراحی آموزشی و سواد هوش مصنوعی بود. در آخر مقاله، پیشنهادهای کاربردی برای دستاندرکاران، سیاستگذاران، مدرسان و یادگیرندگان آورده شده و همچنین پیشنهادهای پژوهشی برای تحقیقات آینده موردبحث واقع شده است.
زهرا حیدری؛ زهرا طالب؛ زینب گلزاری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیطهای آموزشی هوشمند به منظور افزایش کیفیت و نوآوریهای آموزشی است. روش پژوهش حاضر کیفی و راهبرد آن فراترکیب میباشد. جامعه مورد بررسی پژوهشهای علمی معتبر از سال 2018 تا 2023 در حوزهی آموزش بودند. در ابتدا با استفاده از واژههای کلیدی «کاربردهای اینترنت اشیاء»، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیطهای آموزشی هوشمند به منظور افزایش کیفیت و نوآوریهای آموزشی است. روش پژوهش حاضر کیفی و راهبرد آن فراترکیب میباشد. جامعه مورد بررسی پژوهشهای علمی معتبر از سال 2018 تا 2023 در حوزهی آموزش بودند. در ابتدا با استفاده از واژههای کلیدی «کاربردهای اینترنت اشیاء»، «کاربردهای هوش مصنوعی»، «اینترنت اشیاء در آموزش»، «هوش مصنوعی در آموزش»، «آموزش هوشمند»، «فناوری در آموزش» و براساس معیار ورود، 1025 پژوهش علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 56 مقاله به مرحلهی تحلیل نهایی وارد شد. برای تجزیه و تحلیل کیفی اسناد از الگوی هفت مرحلهی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. به منظور افزایش اعتبار نتایج از ضریب کاپای کوهن استفاده گردید که میزان توافق میان دو کدگذار 846/0 بدست آمد. درنهایت 15مولفه شناسایی شد که در بُعد مربوط به اینترنت اشیاء با 8 مولفه شامل؛ 1- مدیریت کتابخانه، 2- نظارت بر حضور و غیاب، 3- مدیریت رزرو فضا، 4- مدیریت انرژی ساختمان محیطهای آموزشی 5- امنیت و ایمنی، 6- رصد سلامتی و رضایت فراگیران، 7- آموزش و کلاس درس هوشمند و 8- اتوماسیون و در بُعد مربوط به هوش مصنوعی با 7 مولفه شامل؛ 1-پیشبینی، 2-سیستمهای تدریس هوشمند، 3-سنجش و ارزیابی، 4-سیستمهای تطبیق و شخصیسازی، 5-ربات معلم و چت بات، 6- تجسمها و 7- بلاکچین بود. بنابراین با توجه به شناسایی کاربردها، این دو فناوری هم در بُعد آموزش و یادگیری و هم در بُعد بهبود زیرساختهای موسسات آموزشی نقش مهمی دارند.