نرجس خاتون اویسی؛ سعید پورروستایی اردکانی؛ خدیجه علی آبادی؛ محمد رضا نیلی؛ زهرا جامه بزرگ
چکیده
با گسترش روزافزون یادگیری الکترونیکی، اهمیت زیباییشناسی و طراحی بصری در ایجاد تجربیات یادگیری مؤثر و جذاب و لذت بخش بیش از پیش احساس میشود. در حالی که مطالعات بسیاری به بررسی مؤلفههای فنی و محتوایی یادگیری الکترونیکی پرداختهاند، کاربرد مستقیم این مفاهیم در بستر یادگیری الکترونیکی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل ...
بیشتر
با گسترش روزافزون یادگیری الکترونیکی، اهمیت زیباییشناسی و طراحی بصری در ایجاد تجربیات یادگیری مؤثر و جذاب و لذت بخش بیش از پیش احساس میشود. در حالی که مطالعات بسیاری به بررسی مؤلفههای فنی و محتوایی یادگیری الکترونیکی پرداختهاند، کاربرد مستقیم این مفاهیم در بستر یادگیری الکترونیکی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل اصلی این کمبود، نبود تعاریف کاربردی و روشن از زیباییشناسی و آگاهی لازم در این زمینه است.این پژوهش با هدف تبیین مفاهیم و فرآیند استفاده از زیباییشناسی بصری برای بهبود تجربه یادگیری الکترونیکی با استفاده از روش گستره پژوهی انجام شده است. مرور ادبیات این حوزه نشان میدهد که زیباییشناسی بصری در یادگیری الکترونیکی به مجموعهای از اصول طراحی اشاره دارد که با هدف ایجاد تعامل مؤثر بین کاربر و سیستم و تسهیل فرآیند یادگیری به کار میرود. یافته های این پژوهش نشان میدهد که انتخاب مناسب رنگها، فونتها، تصاویر و چیدمان عناصر بصری در طراحی محتوا، رابط کاربری و محیطهای یادگیری الکترونیکی به طورخلاقانه، علاوه بر جذابیت ظاهری، میتواند به شکل قابل توجهی بر جنبههای شناختی، عاطفی و انگیزشی یادگیری نیز تأثیرگذار باشد. نتایج این پژوهش میتواند به عنوان راهنمایی برای طراحان یادگیری الکترونیکی مورد استفاده قرار گیرد.
سیروس معدندار؛ خدیجه علی آبادی؛ رضا محمدکاظمی؛ عباس عباس پور
چکیده
در اقتصاد پویای جهان امروز، رویکردهای سنتی کسبوکار، دیگر پاسخگوی نیازهای رشد، بقا و رقابت در بازار نبوده و کارآفرینی بهعنوان ضرورت، پیش روی سازمانها و افراد قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، سازوکارهای مؤثر بر ارزشهای فرهنگی بهطور گستردهای میتوانند در گرایش افراد به کارآفرینی، چه بهصورت فردی و چه در بافت یک کسبوکار ...
بیشتر
در اقتصاد پویای جهان امروز، رویکردهای سنتی کسبوکار، دیگر پاسخگوی نیازهای رشد، بقا و رقابت در بازار نبوده و کارآفرینی بهعنوان ضرورت، پیش روی سازمانها و افراد قرار گرفته است. در چنین وضعیتی، سازوکارهای مؤثر بر ارزشهای فرهنگی بهطور گستردهای میتوانند در گرایش افراد به کارآفرینی، چه بهصورت فردی و چه در بافت یک کسبوکار موجود مؤثر باشند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تلویزیون و محتوای برنامههای تلویزیونی بر قصد کارآفرینانه مخاطبان آن است. رویکرد مطالعه حاضر، کمّی و جامعه موردپژوهش شامل مخاطبان برنامههای تلویزیونی در شهر تهران سال 96-97 که رسانه ملی را میبینند انتخاب شد و بر اساس جدول مورگان نمونه به تعداد 384 نفر با رویکرد تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه توزیع گردید. دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. یافتههای تحقیق بیانگر آن است محتوای کارآفرینی و اجتماعی برنامه تلویزیونی تأثیر مثبت و معنادار بر قصد کارآفرینانه فردی دارد. محتوای اجتماعی و قصد کارآفرینانه فردی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر دارد؛ اما محتوای کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه سازمانی تأثیر ندارد.