فاطمه مسلمی؛ فاطمه رضائی؛ محدثه خوبان؛ رها عابدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی در محیطهای الکترونیکی انجام شد و به شکاف قابل توجهی در ادبیات فناوری آموزشی موجود پرداخت. این مطالعه از یک روش مرور سیستماتیک استفاده کرد و به طور دقیق پایگاههای داده Scopus، Science Direct و Google Scholar را برای جمعآوری متون مرتبط جستجو کرد. معیارهای ورود و خروج، فرآیند انتخاب را ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی در محیطهای الکترونیکی انجام شد و به شکاف قابل توجهی در ادبیات فناوری آموزشی موجود پرداخت. این مطالعه از یک روش مرور سیستماتیک استفاده کرد و به طور دقیق پایگاههای داده Scopus، Science Direct و Google Scholar را برای جمعآوری متون مرتبط جستجو کرد. معیارهای ورود و خروج، فرآیند انتخاب را هدایت میکرد و منجر به 19 مطالعه مرتبط شد که تحت تجزیه و تحلیل کامل قرار گرفتند. این تحقیق از تحلیل ابعادی برای دستهبندی تکنیکهای شناساییشده در اجزای مختلف، با تمرکز ویژه بر ابعاد زیربنایی آنها استفاده کرد. این مطالعه شش بعد اساسی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی را نشان داد: کاربر محوری، طراحی اطلاعات، انعطافپذیری و سفارشیسازی، جامعهمحوری، بازیابی اطلاعات و استفاده، و پشتیبانی مبتنی بر فناوری. نتایج بر اهمیت این ابعاد در کاهش بار شناختی در محیطهای الکترونیکی مشارکتی تأکید میکند و بینشهای مهمی را برای شیوههای آموزشی آینده ارائه میدهد. در نتیجه، یافتهها پیامدهای مهمی برای طراحان و مجریان آموزش در زمینههای الکترونیکی دارند و بر نیاز به استراتژیهایی تأکید میکنند که به طور مؤثر بار شناختی مشارکتی را به حداقل میرسانند و تجارب یادگیری را افزایش میدهند.
مسیب یارمحمدی واصل؛ آرزو محمدی؛ رسول کردنوقابی؛ محمد جمشیدی مقدم
چکیده
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. دادهها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهشها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.