مقاله پژوهشی
فاطمه ابوالی؛ فاطمه خالوندی؛ فخرالسّادات نصیری ولیک بنی
چکیده
هدف پژوهش، ساخت پرسشنامۀ تسهیل مشارکت معلّمان در پژوهشسراهای دانشآموزی بود که به روش آمیختۀ اکتشافی انجام پذیرفت. جامعۀ آماری پژوهش، معلّمان پژوهشگر استان سمنان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. بهمنظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای بستهپاسخ بر اساس مصاحبههای نیمهساختاریافته با 21 گویۀ پنجگزینهای به روش نمرهگذاری لیکرت ...
بیشتر
هدف پژوهش، ساخت پرسشنامۀ تسهیل مشارکت معلّمان در پژوهشسراهای دانشآموزی بود که به روش آمیختۀ اکتشافی انجام پذیرفت. جامعۀ آماری پژوهش، معلّمان پژوهشگر استان سمنان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. بهمنظور گردآوری اطلاعات، پرسشنامهای بستهپاسخ بر اساس مصاحبههای نیمهساختاریافته با 21 گویۀ پنجگزینهای به روش نمرهگذاری لیکرت تنظیم شد. جامعۀ آماری شامل 380 نفر از معلّمان خبره و پژوهشگر بود. حجم نمونۀ آماری در بخش کیفی به روش شبکهای 35 نفر و در بخش کمّی به روش تصادفی طبقهای 181 نفر تعیین شد. برای روایی سؤالات مصاحبه (بخش کیفی) از بررسی توسّط اعضاء و تحلیل موارد منفی و برای سنجش پایایی از ضریب هولستی استفاده شد. تحلیل دادههای مصاحبه با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی اشتراوس و کوربین انجام شد. در مرحلۀ پایانی کدِ انتخابی «راهکارهای تسهیلکنندۀ مشارکت معلّمان در پژوهشسراهای دانشآموزی» شامل 3 مؤلفۀ «اقدامات مشارکتجویانۀ آموزشوپرورش»، «اقدامات مشارکتجویانۀ پژوهشسراها» و «اقدامات مشارکتجویانۀ مدارس» با 21 شاخص شناسایی گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه (بخش کمّی) با تأیید اساتید راهنما و مشاور و روایی سازۀ آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ به مقدار 957/0 محاسبه گردید و برای تحلیل دادههای حاصل از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد که نشانگر راهکارهای تسهیلکننده در هر یک از محورها است. با توجّه به نتایج، این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و میتواند بهعنوان ابزاری کاربردی بهمنظور تسهیل مشارکت معلّمان در پژوهشسراهای دانشآموزی مورداستفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
جمال سلیمی؛ علی امینی باغ؛ رقیه حیدری؛ فرشته حیدری
چکیده
در تتبع پیش رو، ادراک مدیران مدارس ابتدایی شهرستان سنندج نسبت به مفهوم رهبری فناوری مورد واکاوی قرار گرفت. ازاینرو از رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری بهره گرفته شد. میدان تحقیق، کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهرستان سنندج بودند. از طریق شیوه نمونهگیری هدفمند ۱۲ نفر بهعنوان مشارکتکنندگان تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، ...
بیشتر
در تتبع پیش رو، ادراک مدیران مدارس ابتدایی شهرستان سنندج نسبت به مفهوم رهبری فناوری مورد واکاوی قرار گرفت. ازاینرو از رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری بهره گرفته شد. میدان تحقیق، کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهرستان سنندج بودند. از طریق شیوه نمونهگیری هدفمند ۱۲ نفر بهعنوان مشارکتکنندگان تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختارمند بود که تا رسیدن به اشباع مقوله نظری ادامه یافت. جهت تحلیل دادهها از شیوه کدبندی دومرحلهای (متمرکز و محوری) گلاسری (رهیافت ظاهرشونده) صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد ویژگیهای رهبری فناوری عبارتاند از: چشمانداز توانمندسازی یادگیرندگان، خرد جمعی رهبری، حمایت مبسوط فناورانه و پروگرام فناورانه رهبری است. همچنین یافتهها نشان داد چالشهای رهبری فناوری شامل: بنیه ضعیف فناورانه یادگیرندگان، نبود ملزومات فناورانه در مدرسه، عدم بصیرت معلم در جهت استفاده از فناوری در آموزش و ضعف شناخت مدیران در بهکارگماری فناوریهای نوین است همچنین یافتهها نشان داد که پیامدهای رهبری فناوری شامل حرفهای شدن معلمان بر جنبه تکنیکی تدریس، برخوردار گردیدن یادگیرندگان از تحمل تنوع در آموزش، کاربردی نمودن آموزش، یادگیری مادامالعمر و نهادینه نمودن فرهنگ پژوهش میگردد.
مقاله پژوهشی
خیرالنساء رمضان زاده؛ محمد علی رستمی نژاد
چکیده
هدف این تحقیق، مطالعه نظاممند فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس است. برای یافتن فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی، پژوهشهای اخیر با روشی نظاممند انتخاب شدهاند. جامعه موردمطالعه، تحقیقات انجامشده شامل 659 مطالعه است ...
بیشتر
هدف این تحقیق، مطالعه نظاممند فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس است. برای یافتن فرصتهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در آموزش عالی، پژوهشهای اخیر با روشی نظاممند انتخاب شدهاند. جامعه موردمطالعه، تحقیقات انجامشده شامل 659 مطالعه است که طی واکاوی محتوایی، دستهبندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود 33 پژوهش واجد شرایط و معیارهای مدنظر، بهصورت هدفمند انتخابشده، کدگذاری و طبقهبندی با استفاده از نرمافزار مکس کیودا 2020، صورت گرفته و مقولات و مضامین اصلی استخراج شدند. با استفاده از تحلیل محتوا، 24 مقوله و 5 مضمون استخراج شدند، که عبارتاند از: بهبود فرآیند یادگیری و آموزش؛ بهرهوری و کارایی در آموزش؛ جبران منابع و کمبودهای موجود در سیستم آموزشی؛ دستیار استاد؛ همیار دانشجو. با توجه به یافتهها، هوش مصنوعی قادر به بهبود و تسهیل سیستم آموزش عالی بوده و ضمن ایجاد بهرهوری و تسهیلگری برای استادان و دانشجویان، درنهایت منجر به نتایج یادگیری مؤثرتر و کیفیت آموزش عالی خواهد گردید.
مقاله پژوهشی
محمد سمعه؛ علی رحمانی
چکیده
هدف پژوهش پیشبینی پرخاشگری سایبری بر اساس نشخوار فکری در دانشجویان بود. پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی از نوع همبستگی و با اهداف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک در تابستان سال 1403 بودند که بهصورت روش نمونهگیری تصادفی تعداد 150 انتخاب شدند و بهصورت آنلاین به پرسشنامههای پرخاشگری ...
بیشتر
هدف پژوهش پیشبینی پرخاشگری سایبری بر اساس نشخوار فکری در دانشجویان بود. پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی از نوع همبستگی و با اهداف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک در تابستان سال 1403 بودند که بهصورت روش نمونهگیری تصادفی تعداد 150 انتخاب شدند و بهصورت آنلاین به پرسشنامههای پرخاشگری سایبری آلوارز گارسیا و همکاران (2015) و پرسشنامه نشخوار فکری باقرنژاد و همکاران (1388) پاسخ دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روش تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد که با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-26 انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بین پرخاشگری سایبری با نشخوار فکری (51/0 r-)، تنهایی (25/0 r-)، عجز (27/0 r-)، یاس (27/0 r-) و کاهش تحمل اجتماعی (21/0 r-) رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها متغیرهای نشخوار فکری و تنهایی، متغیر پرخاشگری سایبری را بهطور معناداری پیشبینی میکند (05/0p<). با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که با آموزش و افزایش توانمندی روانشناختی در افراد و همچنین کاهش نشخوار فکری در افراد میتوان از پرخاشگری سایبری پیشگیری کرد.
مقاله پژوهشی
مسعود راستین؛ حسین افخمی؛ رضا صابری
چکیده
روابط عمومی به دلیل ابعاد علمی و عملی خود، نیازمند ارتقا و توسعه مداوم است که میتواند شایستگیهای فارغالتحصیلان را بهبود بخشد. این پژوهش به بررسی چهار جنبه کلیدی آموزش روابط عمومی، مهارت، دانش، کارآموزی و بهروزرسانی در ایران پرداخته است. تحقیق با استفاده از پیمایش و پرسشنامه انجامشده و جامعه آماری شامل کارشناسان روابط عمومی ...
بیشتر
روابط عمومی به دلیل ابعاد علمی و عملی خود، نیازمند ارتقا و توسعه مداوم است که میتواند شایستگیهای فارغالتحصیلان را بهبود بخشد. این پژوهش به بررسی چهار جنبه کلیدی آموزش روابط عمومی، مهارت، دانش، کارآموزی و بهروزرسانی در ایران پرداخته است. تحقیق با استفاده از پیمایش و پرسشنامه انجامشده و جامعه آماری شامل کارشناسان روابط عمومی در سازمانهای دولتی و غیردولتی با بیش از 100 نفر کارمند در تهران، ازجمله مدیران و کارشناسان فارغالتحصیل این رشته، بود. برای انتخاب نمونهها، از روش نمونهگیری چندمرحلهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که کارآموزی با میانگین 76/3 بهعنوان مهمترین روش آموزشی شناخته شده است. پسازآن، آموزش دانش تخصصی با میانگین 71/3 و آموزش مهارتها با میانگین 69/3 قرار دارند، درحالیکه بهروزرسانی دانش و مهارتها با میانگین 43/3 در رتبه آخر است. این یافتهها تأکید میکند که ترکیب آموزشهای عملی و نظری اهمیت زیادی دارد. روابط عمومی بهعنوان یک حرفه پویا، نیازمند متخصصانی با دانش گسترده در زمینههای ارتباطات، مدیریت، فناوری و تفکر استراتژیک است. مدلهای کارآموزی مبتنی بر صنعت، بیشترین تطابق را با نیازهای واقعی این حرفه دارند. همچنین، برای بهروزرسانی، متخصصان باید از روشهای متنوعی مانند رسانههای تخصصی، کلاسهای آموزشی و همایشها استفاده کنند تا با چالشهای پیچیده و متغیر این حرفه مقابله کنند.
مقاله پژوهشی
نرجس خاتون اویسی؛ سعید پورروستایی اردکانی؛ خدیجه علی آبادی؛ محمد رضا نیلی؛ زهرا جامه بزرگ
چکیده
این پژوهش به طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای زیباییشناسی یادگیری الکترونیکی با تمرکز بر تجربه کاربری و حس حضور پرداخته است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی-کیفی) بود. بخش کیفی، بر اساس روش داده بنیاد، ابتدا منابع و متنهای استخراجشده از مصاحبه با صاحبنظران که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند مبتنی بر تبیین مؤلفههای زیباییشناسی ...
بیشتر
این پژوهش به طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای زیباییشناسی یادگیری الکترونیکی با تمرکز بر تجربه کاربری و حس حضور پرداخته است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی-کیفی) بود. بخش کیفی، بر اساس روش داده بنیاد، ابتدا منابع و متنهای استخراجشده از مصاحبه با صاحبنظران که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند مبتنی بر تبیین مؤلفههای زیباییشناسی یادگیری الکترونیکی پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب کدهای محوری علّی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردی و پیامدها تحلیل شد. سپس مؤلفههای اصلی استخراجشده و در قالب الگوی مفهومی ارائه گردید. یافتهها نشان داد که مؤلفههای زیباییشناسی در قالب چهار بُعد حضور شناختی، اجتماعی، تدریس و عاطفی قابل دستهبندی است. حضور شناختی شامل درک زیباییشناسی ویژگیهای شخصی، یادگیری مبتنی بر تجربه زیباییشناسی و گفتگوی تأملی است. حضور اجتماعی شامل: زیباییشناسی یادگیری اجتماعمحور و حمایت از یادگیری گروهی اشاره دارد. حضور عاطفی به تحریک احساسات مثبت و تقویت حس شادی مربوط میشود. درنهایت، زیباییشناسی تدریس شامل تحلیل، طراحی و سنجش پیامدهای زیباییشناختی است. در بخش کمی برای تعیین اعتبار الگو، مؤلفههای آن در قالب پرسشنامه تهیه و برای افراد ارسال شد تا اعتبار و پایایی مدل سنجیده شود. برای تعیین اعتبار الگو CVR و CVI و برای پایایی از آلفای کرونباخ سنجیده شد. نمونه پژوهش در این بخش شامل ۲۰ نفر از متخصصان حوزه فنآوری آموزشی بوده است. نتایج نشان داد که الگوی طراحیشده از اعتبار لازم برخوردار است و میتواند به بهبود کیفیت یادگیری الکترونیکی کمک کند.
مقاله پژوهشی
مهدی واحدی
چکیده
کلاس معکوس یک رویکرد آموزشی است که در آن دانشآموزان در خانه مطالب و محتوای درسی را فرا میگیرند و در کلاس درس به تمرین و حل مسئله میپردازند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کلاس معکوس بر یادگیری و انگیزه تحصیلی دانشآموزان پسر پایه دهم متوسطه شهرستان نیشابور در درس زبان انگلیسی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و ...
بیشتر
کلاس معکوس یک رویکرد آموزشی است که در آن دانشآموزان در خانه مطالب و محتوای درسی را فرا میگیرند و در کلاس درس به تمرین و حل مسئله میپردازند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کلاس معکوس بر یادگیری و انگیزه تحصیلی دانشآموزان پسر پایه دهم متوسطه شهرستان نیشابور در درس زبان انگلیسی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه دهم متوسطه شهرستان نیشابور در سال تحصیلی 1403-1402 بود؛ که از میان آنها، یک مدرسه پسرانه بهصورت تصادفی انتخاب شد. درمجموع 30 دانشآموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش به روش کلاس معکوس شرکت کرد؛ درحالیکه گروه گواه به شیوه سنتی آموزش دید. برای جمعآوری دادهها در مرحله پیشآزمون و پسآزمون از دو ابزار پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده به روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد روش کلاس معکوس موجب افزایش یادگیری و انگیزه تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون شده است (01/0> p). بر اساس نتایج این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که کلاس معکوس یک رویکرد آموزشی مؤثر برای افزایش یادگیری و انگیزه تحصیلی دانشآموزان در درس زبان انگلیسی است.