مقاله پژوهشی
سهراب عظیم پور؛ محمد شاهعلیزاده؛ شهین پور بهرامی؛ امیر محسن طاهری کردکندی
چکیده
هوش مصنوعی و کاربردهای آن در حیطه آموزش، تدریس، و یادگیری با ظهور ابزارهایی همچون چت جیپیتی و دیگر ابزارهای پس از آن از سال ۲۰۲۲ به بعد، در حال شکوفایی و همچنین ایجاد چالشهای جدیدی در عرصه تدریس و یادگیری است. ازاینرو هدف از این تحقیق، مرور نظاممند چالشهای کاربست هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در سطح آموزش عالی است. در این تحقیق ...
بیشتر
هوش مصنوعی و کاربردهای آن در حیطه آموزش، تدریس، و یادگیری با ظهور ابزارهایی همچون چت جیپیتی و دیگر ابزارهای پس از آن از سال ۲۰۲۲ به بعد، در حال شکوفایی و همچنین ایجاد چالشهای جدیدی در عرصه تدریس و یادگیری است. ازاینرو هدف از این تحقیق، مرور نظاممند چالشهای کاربست هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در سطح آموزش عالی است. در این تحقیق بر اساس سؤال و ماهیت تحقیق، از روش مرور نظاممند در بخش انتخاب و گزینش منابع و از روش تحلیل محتوای گرانهایم و لاندمن در بخش تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شده است. بر اساس این روشها و با استفاده از پروتکل پریزما، ۸۵۱ منبع شناسایی و پالایش شدند و در نهایت ۳۹ منبع معتبر وارد جریان رفت و برگشتی تجزیهوتحلیل شدند. در بخش تجزیهوتحلیل نیز واحدهای معنایی، واحدها و کدهای فشرده، زیر طبقهها و طبقههای اصلی چالشها شناسایی و برچسبگذاری شدند. پس از تجزیهوتحلیلهای مستمر و رفت و برگشتی بر روی منابع معتبر، ۱۲ زیر طبقه شناسایی شدند که در نهایت منجر به شکلگیری ۵ طبقه اصلی در ارتباط با چالشهای هوش مصنوعی در تدریس و یادگیری در آموزش عالی شد. این تحقیق ۵ طبقه چالش کلیدی در استفاده از هوش مصنوعی را آشکار ساخت که شامل چالش اخلاقی، فنّی، خطمشی، طراحی آموزشی و سواد هوش مصنوعی بود. در آخر مقاله، پیشنهادهای کاربردی برای دستاندرکاران، سیاستگذاران، مدرسان و یادگیرندگان آورده شده و همچنین پیشنهادهای پژوهشی برای تحقیقات آینده موردبحث واقع شده است.
مقاله پژوهشی
معصومه السادات ابطحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربار شناختی بیرونی آموزش به شیوه ی چند رسانه ای بر خود نظم دهی فراگیران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس هوشمندشهر تهران است. با هدف حذف اثر مداخله گر، روش نمدنه گیری در دسترس استفاده شد. بر این ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربار شناختی بیرونی آموزش به شیوه ی چند رسانه ای بر خود نظم دهی فراگیران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس هوشمندشهر تهران است. با هدف حذف اثر مداخله گر، روش نمدنه گیری در دسترس استفاده شد. بر این اساس 30 نفر از فراگیران که توسط یک معلم علوم تجربی اموزش می دیدند انتخاب و به شکل تصادفی در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طی 15 جلسه ی 40 دقیقه ای گروه ازمایش در معرض متغیر مستقل (چند رسانه ای آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل) قرار گرفت. گروه کنترل محتوای درس علوم تجربی را که با توجه به الگوی طراحی آموزشی مریل طراحی شده بود به شیوه تدریس معمول آموزش دیدند. دانش آموزان در هر دو گروه قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه ی برونکن، پلاس و لیوتنر پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss تجزیه و تحل نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که استفاده از آموزش چندرسانه ای مبتنی بر الگوی طراحی مریل، باعث کاهش بار شناختی بیرونی و افزایش خود نظم دهی فراگیران میشود. The present stuنتایج پژوهش نشان داد که چند رسانه ای طراحی شده مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل، بار شناختی بیرونی کمتری را نسبت به روش ارائه به شیوه مرسوم برای آزمودنی ها ایجاد می کند.
مقاله پژوهشی
زهرا موثق پور؛ اعظم اسفیجانی
چکیده
فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث پژوهشگران تبدیل شده و معلمان هماهنگ با عصر دیجیتال باید مجهز به دانش یکپارچهسازی فناوری در فرایندهای یاددهی یادگیری باشند و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در تدریس روزانهشان تلفیق کنند. در این فرایند، معلمان همواره با موانعی برای یکپارچهسازی فناوری روبرو هستند. باتوجه ...
بیشتر
فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث پژوهشگران تبدیل شده و معلمان هماهنگ با عصر دیجیتال باید مجهز به دانش یکپارچهسازی فناوری در فرایندهای یاددهی یادگیری باشند و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در تدریس روزانهشان تلفیق کنند. در این فرایند، معلمان همواره با موانعی برای یکپارچهسازی فناوری روبرو هستند. باتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اثر دانش یکپارچهسازی فناوری (تیپک) نو معلمان ابتدایی استان خوزستان بر موانع ادراک شده یکپارچهسازی فناوری انجام گردیده است. پژوهش در دستهی تحقیقات کاربردی قرار میگیرد که با رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی (مدلیابی معادلات ساختاری) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی نو معلمان فارغالتحصیل از رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان با کمتر از سه سال سابقه تدریس هستند که از آن میان 320 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامهی تیپک ایکس (اشمیتز و همکاران، ۲۰۲۰) و پیبیتیآی (باسارماک و هماتوگلو، 2020) استفاده شد. دادههای گردآوری شده از طریق روشهای آمار توصیفی (فراوانی درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کالموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تحلیل یافتهها نشان داد دانش یکپارچهسازی فناوری (تیپک) تأثیر مستقیم بر موانع درونی و موانع بیرونی یکپارچهسازی فناوری دارد، موانع بیرونی یکپارچهسازی فناوری بر موانع درونی تأثیر مستقیم دارند. همچنین دانشهای پداگوژیکیفناورانه و محتواییپداگوژیکیفناورانه رابطه مثبت و معناداری با موانع بیرونی یکپارچهسازی فناوری دارند.
مقاله پژوهشی
فاطمه مسلمی؛ فاطمه رضائی؛ محدثه خوبان؛ رها عابدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی در محیطهای الکترونیکی انجام شد و به شکاف قابل توجهی در ادبیات فناوری آموزشی موجود پرداخت. این مطالعه از یک روش مرور سیستماتیک استفاده کرد و به طور دقیق پایگاههای داده Scopus، Science Direct و Google Scholar را برای جمعآوری متون مرتبط جستجو کرد. معیارهای ورود و خروج، فرآیند انتخاب را ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی در محیطهای الکترونیکی انجام شد و به شکاف قابل توجهی در ادبیات فناوری آموزشی موجود پرداخت. این مطالعه از یک روش مرور سیستماتیک استفاده کرد و به طور دقیق پایگاههای داده Scopus، Science Direct و Google Scholar را برای جمعآوری متون مرتبط جستجو کرد. معیارهای ورود و خروج، فرآیند انتخاب را هدایت میکرد و منجر به 19 مطالعه مرتبط شد که تحت تجزیه و تحلیل کامل قرار گرفتند. این تحقیق از تحلیل ابعادی برای دستهبندی تکنیکهای شناساییشده در اجزای مختلف، با تمرکز ویژه بر ابعاد زیربنایی آنها استفاده کرد. این مطالعه شش بعد اساسی تکنیکهای کاهش بار شناختی مشارکتی را نشان داد: کاربر محوری، طراحی اطلاعات، انعطافپذیری و سفارشیسازی، جامعهمحوری، بازیابی اطلاعات و استفاده، و پشتیبانی مبتنی بر فناوری. نتایج بر اهمیت این ابعاد در کاهش بار شناختی در محیطهای الکترونیکی مشارکتی تأکید میکند و بینشهای مهمی را برای شیوههای آموزشی آینده ارائه میدهد. در نتیجه، یافتهها پیامدهای مهمی برای طراحان و مجریان آموزش در زمینههای الکترونیکی دارند و بر نیاز به استراتژیهایی تأکید میکنند که به طور مؤثر بار شناختی مشارکتی را به حداقل میرسانند و تجارب یادگیری را افزایش میدهند.
مقاله پژوهشی
رقیه افشاری؛ محمدرضا نیلی احمد آبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و طراحی محیط یادگیری غنی شده به منظور ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان و اعتبار یابی درونی آن انجام شد. این پژوهش با روش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گرفت . مولفه های طراحی محیط یادگیری غنی شده با تحلیل محتوای استقرایی و نرم افزار ان ویوو شناسایی شدند. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی متخصصین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و طراحی محیط یادگیری غنی شده به منظور ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان و اعتبار یابی درونی آن انجام شد. این پژوهش با روش آمیخته از نوع اکتشافی انجام گرفت . مولفه های طراحی محیط یادگیری غنی شده با تحلیل محتوای استقرایی و نرم افزار ان ویوو شناسایی شدند. جامعه آماری در بخش کیفی و کمی متخصصین مرتبط با موضوع در رشته های تکنولوژی آموزشی ، آموزش و پرورش کودکان استثنایی ، اساتید دارای سوابق پژوهشی و اجرایی در زمینه یادگیری الکترونیکی ،معلمان مدارس استعداد درخشان، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی بودند.نمونه ها در هر دو گروه به صورت هدفمند انتخاب شدند،در بخش کیفی 30 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 31 نفر از متخصصین در دانشگاه ها و مدارس استعداد درخشان بودند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه نیمه ساختار یافته و اسناد و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت.براساس تحلیل محتوای انجام شده ، هشت مولفه اصلی و 24 زیرمولفه برای مولفه های اصلی استخراج گردید. پس از تحلیل محتوا و استخراج نمودن کدها ، مولفه ها و زیر مولفه ها در قالب الگو ارائه شدند. براساس نظر متخصصان ، الگوی ارائه شده از اعتبار درونی مطلوبی برخوردار است و اثر بخشی لازم را برای ارتقای مهارت حل مسئله دانش آموزان استعداد درخشان دارد.
مقاله پژوهشی
نویدالله دانشیار؛ مرتضی طاهری؛ حمید رحیمیان؛ صمد برزویان
چکیده
دانشگاههای کارآفرین بهعنوان تولیدکننده دانش و نهاد منتشرکننده آن نقش مهمی در رشد تکنولوژی و اقتصاد کشور دارند. هدف این تحقیق، ارائه مدل توسعه دانشگاه کارآفرین برای دانشگاههای دولتی افغانستان است. این تحقیق کاربردی بر مبنای راهبرد نظریه زمینهای سیستماتیک (SY-GTM) و با مشارکت اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی افغانستان انجام ...
بیشتر
دانشگاههای کارآفرین بهعنوان تولیدکننده دانش و نهاد منتشرکننده آن نقش مهمی در رشد تکنولوژی و اقتصاد کشور دارند. هدف این تحقیق، ارائه مدل توسعه دانشگاه کارآفرین برای دانشگاههای دولتی افغانستان است. این تحقیق کاربردی بر مبنای راهبرد نظریه زمینهای سیستماتیک (SY-GTM) و با مشارکت اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی افغانستان انجام شد. گردآوری دادهها تـا دسـتیابی بـه اشـباع نظری ادامه یافت که در این تحقیق به تعداد 16 نفر اشباع نظـری حاصـل شـد. ابـزار جمـعآوری دادههـا مصـاحبه نیمهساختاریافته بود و دادهها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 22 تحلیل گردید. اعتبار و روایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان تأیید شد. نتایج بهدستآمده از دادههای پژوهش در فراینـد کدگـذاری بـاز، محـوری و انتخابی تحلیل و از 16 فایل مصاحبه، 847 گزاره مفهومی در قالب 25 مقوله محوری طبقهبندی و در نهایت ابعاد ششگانه مدل ترسیم گردید. یافتههای پژوهش نشـان داد بـرای کارآفرینشدن دانشگاههای دولتی افغانستان وجود مجموعهای از شـرایط علـی شامل: ارتباط دانشگاه با صنعت، تجاریسازی تحقیقات و نصاب درسی بازار محور ضرورت دارد. این پیشآیندها متأثر از شـرایط زمینهای از قبیل تحقیقات معیاری و شـرایط مداخلـهگـر محیطی مانند نظام پاداش و رهبری کارآفرینانه است. تحقق دانشگاه کارآفرین با اجرای راهبردهای آموزش مهارت کارآفرینی و ترویج فرهنگ کارآفرینی، دستاوردهای درون و برون دانشگاهی به همراه دارد. پژوهش حاضر نخستین اقدام برای کارآفرین شدن دانشگاههای دولتی افغانستان بوده و به دانشگاه البیرونی در عرصه فرایند کارآفرینی کمک کرده است.
مقاله پژوهشی
حسین ریحانی؛ علی خالق خواه
چکیده
هدف تحقیق حاضر، طراحی روش تدریس نوین با توجه به فناوری های جدید در آموزش و پرورش است. روش تحقیق ازنوع کیفی اکتشافی است، در این راستا نخست با مرور ادبیات موضوع چـارچوب اولیهی روش تدریس نوین با توجه به فناوری های جدید در آموزش و پرورش به منزلة مدل اولیة پـژوهش معرفـی شـد، سپس بـومی سـازی و تأییـدآن با استفاده از بکارگیری روش دلفی ازطریق ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، طراحی روش تدریس نوین با توجه به فناوری های جدید در آموزش و پرورش است. روش تحقیق ازنوع کیفی اکتشافی است، در این راستا نخست با مرور ادبیات موضوع چـارچوب اولیهی روش تدریس نوین با توجه به فناوری های جدید در آموزش و پرورش به منزلة مدل اولیة پـژوهش معرفـی شـد، سپس بـومی سـازی و تأییـدآن با استفاده از بکارگیری روش دلفی ازطریق پرسشنامه نیمه بازانجام پذیرفت. بدین منظور در مجموع با 24نفرازخبرگان شامل اساتید دانشگاه و معلمان باتجربه استفاده شد،که درادامه به اصلاح و بومی سازی مدل پرداختیم، تاازاین طریق ابعادوشاخص های روش تدریس نوین با توجه به فناوری های جدید در آموزش و پرورش استخراج وماهیت مفهوم کشف گردد. براساس نتایح این پژوهش 3مولفه "تمرکز بر محیط یادگیری، "دارا بودن فناوری اطلاعات وارتباطات در اشکال مختلف" و" توسعه فناوری اطلاعات به عنوان یک راهبرد توسعه ملی" در مجموع 16گویه به عنوان ابعاد روش تدریس نوین با توجه به فناوریهای جدید در آموزش و پرورش شناسایی گردید